ارزیابی یک اقتصاددان از تاثیر جنگ حماس و اسراییل بر اقتصاد ایران
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۵۷۰۸۴
سعید لیلاز، کارشناس اقتصادی به تحلیل آثار جنگ غزه بر اقتصاد ایران و اقتصاد جهان پرداخت.
به گزارش سایت دیده بان، روز شنبه درست زمانی که حماس به شکل غافلگیر کنندهای به شهرکهای صهیونیست نشین حمله کرد، بازارهای داخلی دچار التهاب شدند. ریزش چشمگیر بورس در روز یکشنبه، افزایش ۲ و نیم میلیونی قیمت سکه و عبور دلار از کانال۵۳هزار تومان آثار دو روزه جنگ غزه بر اقتصاد ایران بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
درحالی که در دو روز اول این جنگ، بازارهای بینالمللی در تعطیلات به سر میبردند، روز دوشنبه همزمان با بازگشایی بازارهای بینالمللی، در بورسهای معاملات نفت و انرژی، نفت برنت با ۳.۳۴ درصد افزایش نسبت به روز گذشته و با نرخ ۸۷.۲۵ دلار داد و ستد شد و بنزین با نرخ ۲.۲۵۸ دلار در تابلوها به ثبت رسید.
افزایش قیمت جهانی نفت در بورسهای انرژی این شایبه را در میان سهامداران به وجود میآورد که تدوام جنگ غزه تمامی بازارها را تحت تاثیر قرار میدهد و ممکن است در طولانی مدت علاوه بر افزایش قیمت نفت، ریزش شاخص بورسهای بینالمللی، صادرات نفت ایران را هم با مشکل رو به رو کند.
سعید لیلاز، کارشناس اقتصادی در این زمینه گفت: تداوم جنگ غزه تاثیری روی بازارهای داخلی (بورس، دلار، طلا و نفت) نمیگذارد و بازارهای بینالمللی هم از این رخداد تاثیر نمیپذیرند، مگر اینکه شخص نتانیاهو بخواهد جنگ را فرمنطقهای کند.» در ادامه مشروح صحبتهای وی را بخوانید.
ریزش ۵۱ هزار واحدی بورس در روز یکشنبه این ترس را در میان سهامداران به وجود آورد که جنگ غزه میتواند علاوه بر بازارهای داخلی بازارهای بینالمللی را هم تحت تاثیر قرار دهد، به نظر شما تداوم جنگ چه آثاری بر روی بازارها به خصوص نفت، بورس و دلار دارد؟
در وهله اول باید بگویم که جنگ غزه در یک محدوده جغرافیایی کوچک رخ داده و تا زمانی که این جنگ فرامنطقهای نباشد، بازارهای داخلی و خارجی تاثیر چندانی از آن نمیگیرند. آنچه که روز یکشنبه در بازار بورس، سکه و طلا و دلار ایران رخ داد یک هیجان و واکنش مقطعی بود. همچنین گرانی نفت در روز گذشته یک واکنش زودگذر بازارهای بینالمللی به جنگ غزه بود.
منظور شما از گسترش ابعاد جنگ و ایجاد یک جنگ فرامنطقهای چیست؟
منظور از گسترش ابعاد و ایجاد جنگ فرامنطقهای کشیده شدن پای ایران و برخی کشورها به این جنگ است. البته باید بگویم اگر شخص نتانیاهو بخواهد پای ایران را به جنگ بکشد و موفق شود، ایران را یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در این رخداد قلمداد کند، اتفاقات سیاسی و اقتصادی غیرقابل کنترلی در خاورمیانه رخ میدهد. این اتفاقات تمامی خاورمیانه را تحت تاثیر قرار میدهد که تبعات آن غیر قابل تصور است.
البته باید بگویم بعید است که نتانیاهو بتواند ایران را در این جنگ سهیم کند. تا الان علاقهای برای این کار از سوی آمریکا و ارتش اسراییل دیده نمیشود. در حال حاضر ارتش اسراییل ضعیفتر از آن است که بتواند در چندین جبهه مبارزه کند. در بیانیههای ارتش اسراییل دیده میشود که هیچ علاقهای به گسترش جنگ ندارند.
در صحبتهای خود اشاره داشتید که نتانیاهو علاقمند به ایجاد جنگ فرامنظقهای است و ارتش اسراییل علاقهای به کار ندارد. آیا تفاوتی میان این دو هست؟
بله. واقعیت این است که موضع ارتش اسراییل با موضع نتانیاهو کاملا متفاوت است. بیانیه ارتش اسراییل نشان داد که آنها هیچ علاقهای به گسترش جنگ فرامنطقهای ندارد. در حال حاضر نتانیاهو وضعیت بسیار نامناسبی در اسراییل دارد و باید بگویم که پس از پایان جنگ غزه اولین قربانی بزرگ این رخداد نتانیاهو خواهد بود. بیانیهها وصحبتهای افراد تاثیرگذار نشان میدهد که موضع آمریکا در جریان جنگ غزه گسترش درگیری در سطح جغرافیایی عظیم نیست.
البته باید بگویم که موضع حزب الله لبنان و عملکرد جمهوری اسلامی ایران در این جنگ بسیار هوشمندانه بوده است. ایران مراقب است که در دام نتانیاهو نیفتد. روز گذشته ارتش اسراییل بیانیه داد که ایران نقشی در این جنگ ندارد و این احتمال بسیار ضعیف است که نتانیاهو بتواند خلاف موضع ارتش عمل کند.
وضعیت مابقی کشورهای عربی چطور میشود؟
کشورهای عربی منطقه ظرفیت چندانی برای ورود به این درگیری ندارد. خود آمریکاییها تمایلی برای ورود به این جنگ ندارند و بیشتر حرکات آنها نمایشی است. صحنه جنگ زمانی خطرناک میشود که پای کرانه باختری به ماجرا باز شود. اگر آنها وارد میدان جنگ شوند بازهم کار برای اسراییل بسیار دشوار میشود در نتیجه جنگ آثار زیانبار سیاسی و اقتصادی و گرانبهایی به دنبال خواهد داشت.
پس به نظر شما حتی در صورت تداوم جنگ هم بازارها چندان متلاطم نخواهد شد؟
در حال حاضر هیچ طرفیت تاثیرگذار برای شعلهور شدن جنگ فرامنطقهای دیده نمیشود. اتفاقی که این چند روز در بازارها رخ داد یک فشار روانی بود. واقعیت این است که تدوام جنگ غزه منجر به تحول خاصی در سیستم سخت افزای اقتصادی ایران نخواهد داشت. همچنین تاثیری هم روی بازارهای بینالمللی نخواهد گذاشت. قیمت نفت در صورت تداوم جنگ در این حد و اندازه تغییر نمیکند.
در صورت تداوم جنگ غزه که کمی بعید به نظر میرسد بازهم اقتصاد جهان و اقتصاد کشورمان نوسان خاصی را تجربه نخواهد کرد. هرآنچه که در این روزها تجربه شده حاصل فشارهای روانی زودگذر است که اثر چندانی روی کل اقتصاد ندارد.
در جنگ اوکراین بازارهای بینالمللی تا مدتها متلاطم بودند و هنوز بسیاری از بازارها مانند قیمت غلات و یا حتی انرژی از آن تاثیر میپذیرند، چرا در جنگ غزه این اتفاق پیش نیامد؟
اول باید بگویم که محدوده جغرافیایی و کشورهایی که درگیر جنگ اوکراین بودند بسیار بزرگتر و متفاوتتر از جنگ غزه بود. این دو اصلا باهم قابل مقایسه نیستند در نتیجه جنگ اوکراین روی بازارهای بینالمللی تاثیر بسیار زیادی داشت. جنگ اوکراین به نفع ما بود، حتی الان هم برای کشور ما ضرر ندارد. به طور کلی از زمان سقوط اشرف غنی تا کنون تمامی تحولات به نفع ماست.
منبع: فرارو
کلیدواژه: سعید لیلاز اسرائیل و فلسطین قیمت طلا و ارز قیمت موبایل بازار های بین المللی جنگ فرامنطقه ای بازار های داخلی باید بگویم ارتش اسراییل روی بازار ها جنگ اوکراین تداوم جنگ علاقه ای جنگ غزه کشور ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۵۷۰۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عضو انجمن اقتصاددان ایران: سنگینی بار عدم پرداخت بدهی گازی پتروشیمیها بر دوش مردم است
ایمان زنگنه، استاد دانشگاه و عضو انجمن اقتصاددانان کشور در خصوص بدهی گازی پتروشیمی ها به دولت و لزوم تسویه آن تصریح کرد: با توجه به شرایط تحریمی که در آن به سر می بریم و اینکه دولت به لحاظ منابع مالی در مضیقه است، اهمیت دارد که درآمدهای دولت تأمین شود تا بتواند به تعهداتش برای اداره کشور عمل کند.
وی ادامه داد: دولت همواره تلاش کرده است که خوراک را با قیمت مناسب در اختیار پتروشیمی ها قرار دهد. در حالی که پتروشیمی ها گاز را با قیمت یارانه ای در اختیار می گیرند، انتظار می رود که همراهی لازم را با دولت داشته باشند و تسویه بدهی خود را انجام دهند.
عضو انجمن اقتصاددانان ایران خاطرنشان کرد: متأسفانه برخی هلدینگ های بزرگ پتروشیمی نسبت به پرداخت بدهی گازی خود به دولت بی اعتنا هستند. این موضوع دولت را در انجام وظایفش با مشکل مواجه می کند.
زنگنه گفت: انجام تعهدات دولت از جمله پرداخت یارانه نقدی، یارانه نان و توسعه صنعت نفت در گروی تأمین درآمدهای دولت است. اگر دولت نتواند این درآمدها را در اختیار داشته باشد، با کسری بودجه مواجه می شود.
وی ادامه داد: کسری بودجه به معنای روی آوردن دولت به استقراض از بانک مرکزی است. تمامی این روندها در نهایت به ضرر مردم است. زیرا مردم عادی باید تورم را تحمل کنند. در حالی که پتروشیمی های بزرگ که گاز یارانه ای دریافت می کنند و محصولات شان را در بازارهای بین المللی به فروش می رسانند، حاضر نیستند بدهی گازی خود را بپردازند.
عضو انجمن اقتصاددانان ایران خاطرنشان کرد: این اصلاً قابل قبول نیست که پتروشیمی ها به قیمت بالا بردن تورم و اعمال فشار بر مردم از دادن بدهی گازی خود به دولت اجتناب کنند.
زنگنه گفت: لازم است موضوع بدهی پتروشیمی ها به دولت به نحوی حل و فصل شود تا از بروز مشکلات بعدی جلوگیری به عمل آید. در غیر این صورت، دولت نمی تواند به تعهداتش عمل کند و با کسری بودجه روبرو می شود.
وی ادامه داد: کسری بودجه دولت، فقط موضوع دولت نیست. اثرات آن بر تمام کشور خواهد بود و مردم از آن متضرر می شوند. دولت نگاه ویژه ای به صنعت پتروشیمی کشور دارد. به دلیل اینکه محصولات این بخش قابلیت تحریم پذیری کمتری دارد و صادراتش آسان است. در این شرایط، لازم است پتروشیمی ها نیز به تعهدات مالی شان به درستی عمل کنند و با دولت همراهی لازم را داشته باشند.
زنگنه تأکید کرد: شاید یکی از دلایلی که پتروشیمی ها دیون گازی خود را به دولت پرداخت نمی کنند، این است که به لحاظ مدیریتی ضعف دارند و نمی توانند آنقدر سودآور باشند که به تعهداتشان عمل کنند. همچنین ممکن است شفاف نبودن مسائل مالی آنها شرایطی به وجود آورده است که هزینه هایشان بالا رفته و نمی توانند تعهداتشان را بپردازند. به هر ترتیب، نیاز است که پتروشیمی ها دیون گازی خود را به دولت پرداخت کنند تا دولت نیز بتواند به وظایفش عمل کند.
روابط مالی دولت با پتروشیمی ها همواره مورد انتقادات بسیاری بوده است. برخی کارشناسان به ارائه گاز با قیمت کمینه به پتروشیمی ها انتقاد دارند. آن ها معتقدند، اگرچه دولت نهایت همکاری را با پتروشیمی ها دارد و به آن ها خدمات می دهد، این صنایع به وظایف خود در مقابل دولت، مردم و کشور عمل نمی کنند.
شاهد ادعای این دسته از کارشناسان، همین بدهی 60 هزار میلیارد تومانی پتروشیمی ها به دولت است. این صنایع با امتناع از تسویه بدهی گازی خود به دولت مشکل ساز شده اند. به نحوی که دولت برای انجام وظایفش با محدودیت مالی روبرو شده است.
به زعم کارشناسان، عدم پرداخت بدهی گازی پتروشیمی ها به این معناست که مشکلات ناشی از کم کاری هلدینگ های ثروتمند و بزرگ کشور در پرداخت بدهی هایشان به دولت بر دوش مردم گذاشته است.
به زعم آنان، عدم پرداخت بدهی گازی پتروشیمی ها به منزله دامن زدن به کسری بودجه دولت است که استقراض از بانک مرکزی و تورم را به دنبال خواهد داشت.
زهرا طوسی